جدول جو
جدول جو

معنی کن و واکن - جستجوی لغت در جدول جو

کن و واکن(کَ وَ کَ / کَ نُ کَ)
جامه ای شبیه شور و واشور: ’کن و واکن ندارد’، تنها جامۀ او آن است که به بر دارد. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(کَ / کِ شُ کَ / کِ)
کش واکش
لغت نامه دهخدا
(کُ نِ شُ کُ نِ)
عمل و عکس العمل. (از یادداشت به خطمرحوم دهخدا). و رجوع به ’کنش’ و ’عکس العمل’ شود
لغت نامه دهخدا
(کُ وَ /کُ نُ مَ کُ)
انجام بده و انجام مده. با افعل و لاتفعل قیاس شود:
لاتفعل و افعل نکند چندان سود
چون با عجمی کن و مکن باید گفت.
؟ (از مرصاد العباد).
خلق را از راه وعظ، کن و مکن می فرماید و گاه به زبان اهل حله ثنا می سراید. (مقامات حمیدی از آنندراج ذیل کله). و رجوع به کن مکن شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از کنش و واکنش
تصویر کنش و واکنش
عمل و عکس العمل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کن و مکن
تصویر کن و مکن
انجام بده و انجام مده
فرهنگ لغت هوشیار